زینب لشنی؛ محمدرضا شعیری؛ محمدعلی اصغری مقدم؛ محمود گلزاری
دوره 1، شماره 4 ، بهمن 1390، ، صفحه 134-151
چکیده
شکرگزاری به عنوان سازهای نوظهور در روانشناسی با متغیرهای مختلفی رابطه داشته است. هدف پژوهش حاضر، تعیین تأثیر آموزش راهبردهای شاکرانه بر گسترش عاطفه مثبت و شادکامی در جمعیت بهنجار است.
جامعه آماری تحقیق حاضر در برگیرنده دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاههای شاهد، علم و فرهنگ و ولیعصر بوده است، که از این میان 91 نفر به روش نمونهگیری ...
بیشتر
شکرگزاری به عنوان سازهای نوظهور در روانشناسی با متغیرهای مختلفی رابطه داشته است. هدف پژوهش حاضر، تعیین تأثیر آموزش راهبردهای شاکرانه بر گسترش عاطفه مثبت و شادکامی در جمعیت بهنجار است.
جامعه آماری تحقیق حاضر در برگیرنده دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاههای شاهد، علم و فرهنگ و ولیعصر بوده است، که از این میان 91 نفر به روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند و فرم رضایتنامه شرکت در پژوهش را تکمیل نمودند که به طور تصادفی در چهار گروه (راهبردهای شاکرانه امونس، سلیگمن، کلامی- عملی و کنترل) جایگزین گردیدند، و در نهایت پس از افت آزمودنیها، 72 نفر تا پایان مداخلات و ارزیابیها باقی ماندند. میانگین سنی آزمودنیها برابر 21/20 (27/2=S) بودهاست. ابزارهای مورد استفاده در این تحقیق پرسشنامه عواطف مثبت و منفی (PANAS) و شادکامی آکسفورد بودهاند.
کااسکوئر بهدست آمده ناشی از مقایسه گروههای شکرگزاری (امونس، سلیگمن، کلامی- عملی) و کنترل در متغیر عاطفه مثبت با توجه به مقادیر بحرانی معنادار میباشد. همچنین، کااسکوئر بهدست آمده ناشی از مقایسه گروههای شکرگزاری (سلیگمن، کلامی- عملی) و کنترل در متغیر شادکامی با توجه به مقادیر بحرانی معنادار میباشد.
بدین ترتیب، راهبردهای شاکرانه میتواند عواطف مثبت و شادکامی را در جمعیت بهنجار افزایش دهد.